در مطلب قبلی اشاره شد که یکی از
فاکتورهای مهم برای انتخاب بهترین گزینه در انتخابات پیش رو در نظر
گرفتن پیشینه و بررسی گذشته افراد است و اشاره کردیم که عملکرد افراد
در زمان جنگ یکی از بهترین ملاکهای سنجش برای مردم در زمان اکنون است .
عرض کردم چه تفاوتهائی بین آقای قالیباف با کسانی که در زمان جنگ در پناه
گاها بودند و فقط در کلام ادعای دفاع از کشور را داشتند وجود دارد .
عرض کردم که چگونه بعضی افراد پس
از جنگ شرایط را برای کسب منافع شخصی فضای مناسبی دیدند و از این رو در
قالب سازندگی و آبادانی میهن سایه شوم خود را بر منابع مالی کشور هر روز
گسترده تر کردند . ولی پس از جنگ آقا قالیباف راه را فراموش نکرده بود
. ایشان راه درست خدمت به کشور را در ادامه تحصیل دیده و با سعی و کوشش
فراوان توانستند از دانشگاه معتبر تربیت مدرس مدرک دکترای خود را در
رشته جغرافیای سیاسی دریافت کنند. پس از طی مراحل علمی و دانشگاهی بود که
ایشان وارد عرصه های مدیریت شدند.
اگر بخواهیم به صورت کلی عمکرد
ایشان را پس از دفاع مقدس بررسی کنیم به پرونده ای درخشان و موفقی بر
خواهیم خورد که در کمتر کسی می توان این سوابق را مشاهده کرد . در سال ۷۳
ایشان به فرماندهی نیروی هوائی سپاه منصوب شد که در آن زمان به وسعت و
بزرگی امروز نبود . نیروی هوائی سپاه در آن زمان به خصوص با آسیبها و
خسارتهائی که در جنگ دیده بود علنآ خالی از تجهیزات و پرسنل کار آزموده
بود .
مطمئنآ یک مدیر برای پیش برد
اهداف و ترقی حوزه مسئولیت خود باید دارای تجربه و علم تخصصی کافی
باشد . آقای قالیباف به شخصه اعتقاد خاصی به این مهم داشتند . از این
سو بر خود لازم دیدند که برای پیشرفت و ارتقاء سطح کیفی حوزه مدیریت خود
بهتر است با علم و دانش تخصصی وارد عرصه شوند . تلاش ایشان برای گرفتن
مدرک خلبانی به نیت آشنائی بیشتر با نیروی هوائی بود و این باعث شد که
آقای دکتر بتواند خلبانی خود را از کشور فرانسه دریافت کند .
از این رو است که ادعا دارم مدرک
ایشان با اعتبار ترین مدرک در سطح مدیران کنونی کشور است و با بسیاری از
مدیران دولت کنونی کشور قابل مقایسه نیست . تحولی که ایشان در نیروی هوائی
سپاه ایجاد کرد شاید برای بسیاری از ما مردم روشن نباشد ولی کسانی که در
درون خود نیروی هوائی سپاه بوده و خدمت کرده اند به این موضوه اذعان
دارند که تحول و ترقی در نیروی هوائی سپاه در زمان آقای قالیباف با هیچ
دوره ای چه بعد و قبل از آن قابل مقایسه نیست .
در سال ۷۹ نیز مقام معظم
رهبری با توجه به کارائی و توانائی آقای قالیباف ایشان را به فرماندهی
نیروی انتظامی منصوب کردند . از این زمان به بعد رابطه مدیریتی آقای
قالیباف با مردم بیشتر شد و مردم کم کم وجود مردی را حس کردند که تفاوتهای
بسیاری با دیگران داشت . مردی که کمتر حرف می زند و بیشتر عمل می کند .
مردی که به حرفها و انتقادهای مردم اهمیت می دهد و آنرا برای خود یک خطر
نمی داند بلکه بر عکس انتقادها را برای پیشرفت و ترقی ضروری می داند .
ما مردم هنوز نیروی انتظامی قبل
از ایشان را فراموش نکرده ایم . همگی به یاد داریم که چگونه در آن زمان
نیروی انتظامی تبدیل شده بود به یک نیروی نا کارامد با پرسنل بی انگیزه و
سیستم قدیمی . کارهای مردم در نیروی انتظامی همیشه با تاخیر های طولانی
روبرو بود . فساد مالی و اخلاقی در این سازمان بی داد می کرد .
ولی به راستی نیروی پلیس زمان
آقای قالیباف با زمان قبل از ایشان قابل مقایسه است ؟ علاقه و اعتقاد
ایشان به استفاده از فن آوری و تکنولوژی روز دنیا در مدیریت از یک سو و
توجه به مشکلات نیروی انسانی و رفع نیازهای اساسی و توجه به خواستها و
دقدقه های به حق انها باعث شد که نیروی پلیس هر روز اماده تر و موفق تر از
قبل باشد . مجهز کردن پلیس به وسایل و تجهیزات پیشرفته و مورد نیاز باعث
بالا بردن توانائی های پلس در زمان ایشان شد .
یادمه روزگاری پلیس از ماشین
پیکان برای تعقیب تبهکاران در خیابانها استفاده می کرد . یا مثلآ اگر شما
می خواستی خلافی ماشین بگیری باید از هر جای تهران که بودی خودت رو به
شهرک آزمایش می رساندی یا برای گرفتن ویزا حتمآ باید هفته ها و ماها منتظر
می ماندی . حتی تماس با پلیس در مواقع ضروری هم کار دشوار و طاقت فرسائی
بود . ولی شاهد بودیم و هستیم که ایشان در نیروی انتظامی چه کرد .
در همین دوران بود که آقای خاتمی
رئیس جمهور وقت با در نظر گرفتن توانائی و لیاقتهای ایشان ،ریاست ستاد
مبارزه با قاچاق کالا و ارز را نیز به ایشان سپرد . آمارها به صورت واضحی
ثابت می کند که موفقیت ایشان در این مسئولیت نیز قابل توجه بوده است .
در سال ۸۳ آقای قالیباف بنا به دلایلی از فرماندهی نیروی پلیس کشور استعفا داد.
ایشان پس ازاستعفا به برنامه های
فرهنگی و اجتماعی پرداخت تا در سال ۸۴ با اصرار دوستان و بسیاری از مردم
وارد صحنه شد تا بتوانند شانس خود را در انتخابات ریاست جمهوری امتحان
کنند و این را می توان اولین گام حضور ایشان در سیاست نامید . اگر چه
ایشان بنا به دلایلی که برای بسیاری روشن است، نتوانست در انتخابات پیروز
شوند ولی به جرات می توان با توجه به اولین حضور ایشان در انتخابات ،
آرای کسب شده را یک پیروز به تمام معنا نامید .
پس از انتخابات سال ۸۴ نیز شورای
شهر تهران بهترین گزینه را برای شهردار شدن شهر تهران انتخاب کرد . آقای
قالیباف با توجه به شناخت و تجربه ای که از کار مستقیم با مردم در نیروی
انتظامی به دست آورده بود توانست در این حوزه نیز بسیار موفق باشد . شناخت
نیازهای اساسی و تهیه برنامه های منظم و زمان دار برای ایجاد رفاه و آسایش
مردم ، زیباسازی شهر ، استفاده از انتقادها و پیشنهادهای مردم و دعوت
انها به مشارکت در آبادانی کلان شهری چون تهران ، تاسیس بزرگ راه ها و
اتوبانها و افتتاح هزاران طرح دیگر گوشه ای از اقدامات ایشان در شهرداری
تهران است .
به هر حال می بینم که بررسی
عملکردهای ایشان از ابتدای سالهای جنگ تا به کنون بسیار موفق و درخشان
بوده است . در ضمینه سلامت اخلاقی نیز ایشان نمونه بارز یک مدیر با ایمان
و با تقوا هستند به طوری که در این سالها حتی دشمنان ایشان نیز نتوانستند
کوچکترین تهمتی به ایشان در زمینهای مالی و یا اخلاقی وارد کنند .
به راستی اگر مردم ما کمی دقت و
بررسی داشته باشند همه چیز روشن است . فقط کافی است کمی چشمها را باز کرد
و برای انتخاب بهترین گزینه با دقت به عملکردها نگاه کرد تا از پس این
غبار شعار زدگی و سطحی بینی بتوان انسانهای توانمند و لایق را شناخت و به
انها اعتماد کرد .