عمل و عمل گرایی، یکی از بارزترین ویژگیهای شخصیتی و مدیریتی دکتر محمدباقر قالیباف محسوب می شود. به گزافه نگفته ایم، اگر بگوییم مهمترین و بارزترین ویژگی شخصی دکتر قالیباف عملگرا بودن او است. در این راه «مدیریت عملگرا» از بارزترین جنبه های بارز رویه های کاری قالیباف است. قالیباف چالشهای مدیریتی را از مهمترین و اساسیترین چالشهای کشور می داند. و از مدیریت، به عنوان الگوی حلقه مفقوده الگوی ایرانی اسلامی پیشرفت یاد می کند.
قالیباف، که خود در سپهر مدیریت سیاسی کشور، به مدیری “عملگرا” و “مرد عمل” شهرت دارد؛ با بیان اینکه “بزرگترین خدمت به جامعه این است که مدیرانی که در راس امور هستند کمتر حرف بزنند و بیشتر عمل کنند.” معتقد است: «وقتی مدیر حرف بزند و کار نکند، هرچه قدر هم که حرف خوب بزند اثر وضعی اش به انحراف بردن جامعه و مدیریت است.»
۱- احداث زمان شمار و افتتاح به موقع طرحها
افتتاح به موقع طرحها و وعده هایی که قالیباف به مردمان نیک سرشت کشور داده است؛ یکی از بارزترین نمودهای عمگرایی در بررسی سوابق و کارنامه دکتر محمدباقر قالیباف محسوب می گردد. بگونه ای که زمانی که ثانیه های زمان شمار افتتاح طرحها و پروژه های پایتخت ایران اسلامی یکی پس از دیگری باز می ایستاد، مردم شریف پایتخت منتظر عملی شدن یکی دیگر از طرحها و خدمات او در پایتخت بودند. زمان شماری که برای اولین بار به ابتکار او در ایران طراحی و راه اندازی شد.
۲-کار در شرایط سخت:
کار در شرایط دشوار و مشکل و برعهده گرفتن بسیاری از مسئولیتها در شرایط سخت از دیگر جنبه ها و نمودهای عملگرایی قالیباف در عرصه کار و تلاش محسوب می شود. نگاهی به تجربیات و سوابق اجرایی او بخوبی نشان دهنده و اثبات کننده این مدعا است.
قالیباف زمانی فرمانده ناجا شد، که این نیرو به دلیل حوادث مربوط به کوی دانشگاه تهران، در میان افکار عمومی و خصوصاً نخبگان وجهه مثبتی نداشت. از سوی دیگر ضعف در بخش های مختلف این نیرو سبب شده بود، ضریب احساس امنیت با کاهش جدی مواجه شود. در واقع نیرویی که باید دیدنش سبب احساس آرامش در جامعه می شد، سبب احساس نارضایتی در بخش هایی از جامعه و احساس ناکارآمدی در اجرای امنیت در بخش های دیگر می شد .
در چنین شرایطی، قالیباف از سوی فرمانده معظم کل قوا به عنوان فرمانده ناجا منصوب شد. در شرایطی که دولت اصلاح طلب سید محمد خاتمی و مجلس ششم روی کار بودند، طبیعی بود که برخی گمان کنند روی کار آمدن یک نیروی ارزشی از سپاه پاسدارن، کار را برای اصلاح وضعیت ناجا سخت تر می کند و اوضاع بدتر می شود.اما واقعیت چیز دیگری بود. قالیباف به خاطر داشتن روحیه تعاملی و با توجه به این که اساساً اهل دعواهای سیاسی نیست، از همه ظرفیت های موجود کشور استفاده کرد تا در بدترین شرایط موجود ناجای کشور را تبدیل به یک نیروی کارآمد و موجه ساخت.
چهره ناجا در عرض مدت کوتاهی تبدیل به یک چهره آرامش بخش شد که مردم با دیدن نیروهایش احساس آرامش و امنیت می کردند . برای نمونه هم می توان به این نکته اشاره کرد که شعارهای دانشجویی که بعضا انتقادی و بر ضد نیروی انتظامی بود، در عرض مدت کوتاهی تبدیل شد به شعار «نیروی انتظامی ! تشکر تشکر»
اما با این وجود فرماندهی ناجا را باید در مقایسه با مدیریت
کلان شهر تهران نادیده گرفت! چرا که مدیریت در شهر پر از مشکلات عمیق و زخم
های کهنه تهران تفاوتی ماهوی با مدیریت ناجا داشت.
کار کردن با شورای شهری که برخی از آنان مخالفان جدی وی بودند و حتی علیه
وی مصاحبه و کار شکنی می کردند کار سختی بود. دکتر قالیباف در حالی شهرداری
تهران را اداره می کند که بارها برخی از اعضای شورای شهر به جای آن که با
وی همراه و همکار باشند علیه وی مصاحبه می کردند، در کار های اجرایی اش سنگ
اندازی و تلاش می کردند، آرامش وی برای ادامه کار را بر هم زنند. اما تمام
تلاش قالیباف آن بوده است که شهر را به گونه ای اداره کند که آرامش مردم
بر هم نریزد. این مسئله شاید بسیار کار سختی باشد اما واقعیت این چند ساله
نشان داده است که قالیباف مرد کارهای سخت است.
دیده ایم و شنیده ایم که در این سالها برخی قالیباف را با کرباسچی مقایسه کرده اند. اما قطع به یقین کار قالیباف سخت تر از کرباسچی بوده است. چراکه کرباسچی در دوره ای شهردار تهران بود که رئیس وقت دولت آیت ا… هاشمی رفسنجانی و وزیر وقت کشور جملگی حامی وی بودند و چیزی به اسم شورای شهر وجود خارجی نداشت. به تنهایی تصمیم می گرفت و اجرا می کرد. اما دوران مدیریت قالیباف بر شهرداری دورانی بوده که شورای شهر تهران مرکب از طیف های مختلف بوده اند و رئیس دولت کوچکترین همکاری را با وی نکرده و حتی بدهی دولت را به شهرداری پرداخت نکرده است. از سوی دیگر سختی کار قالیباف زمانی درک می شود که اوضاع شهرداری تهران بعد از دوران مدیریت احمدی نژاد را در نظر بگیریم.
پس از انتخابات ریاست جمهوری ۱۳۸۴ تا به امروز، دکتر قالیباف در حالی شهرداری تهران را اداره کرد، که بارها برخی افراد و جریان های خاص به جای آن که با وی همراه و همکار باشند، علیه وی عمل کردند و تلاش کردند، آرامش وی برای ادامه کار را بر هم زنند. اما در مقابل، تمام تلاش قالیباف آن بود، که شهر را به گونه ای اداره کند که آرامش مردم بر هم نریزد. این مسئله شاید بسیار کار سختی باشد، اما واقعیت این چند ساله نشان داده است؛ که قالیباف مرد کارهای سخت است. در کنار آن دولت نیز کوچکترین همکاری را در دوران مدیریت قالیباف بر شهرداری پایتخت، با وی نکرده و حتی بدهی خود به شهرداری را پرداخت نکرده و نمی کند.
از سوی دیگر، قالیباف، فضای آشفته و بی نظم و سامان که از دوران مدیریت قبلی به او به ارث رسیده بود را با به کار گیری نیروهای متخصص و مجرب و پرهیز از ورود به دعواهای سیاسی و تعامل با مجلس و اعضای منطقی شورا و استفاده از روش های مدیریتی دانش محور، خیلی سریع به سامان کردد. این گونه شد که دانش محوری اولویت اول در مدیریت شهری شد. این را اعضای مجرب و منطقی شورای اسلامی شهر تهران و کارشناسان مدیریت شهری نیز تأیید می کنند.
ذیل دانش محوری و بها دادن به تجارب دیگران و مدیریت قاطع، مصمم و مدون قالیباف، خیلی سریع اوضاع تهران تغییر پیدا کرد. اکنون برج میلاد پس از سالها معطلی به راه افتاده و وارد فاز درآمدزایی شده است. دهها اتوبان و بزرگراه اساسی و چند طبقه و چند منظوره در این شهر افتتاح شده و یا در حال افتتاح است. تونل رسالت و توحید بهره برداری و راه اندازی شده است. دهها کیلومتر خطوط مترو، در حال ساخت است و در نهایت تهران می رود که در طول سالهای آینده تبدیل به شهر بدون ترافیک ایران شود. امروز به واقع شهر تهران ذیل مدیریت منطقی و عملگرای مرد شماره یک پایتخت، تبدیل به یک کارگاه بزرگ سازندگی شده است.
نکته مهم تر در این میان آن بوده است، که دولت نهم و دهم، سنگ اندازیهای زیادی در دادن بودجه حمل و نقل عمومی (به عنوان شاهرگ حیاتی) پایتخت انجام داده و سعی فراوان در عقب انداختن کار شهرداری در حوزه های مختلف نمودند. شاید بتوان گفت، برخورد دولت با شهرداری با سوگیری های چه بسا سیاسی نیز همراه بود، در حالی که محمد باقر قالیباف بدون بهانه جویی و وارد شدن به دعواهای سیاسی، نخواست آرامش مردم را بر هم بزند. او ساخت سالیانه دو و نیم کیلومتر مترو را به سالانه ۱۵ کیلومتر افزایش داد و وعده داد در صورت کمک دولت سالانه ۳۰ کیلومتر مترو تحویل تهرانی ها دهد. در کنار آن خطوط اتوبوس های پر سرعت را در عین کارشکنی برخی ها راه اندازی کرد و امروز صدها هزار شهروند تهران، سوار بر اتوبوس های پرسرعت، شهر تهران را با کمترین ترافیک ممکن، طی مسیر می کنند.
کسب رای بالا در انتخابات ۸۴ به نسبت دیگر رقبا یکی دیگر از
جنبه های موفقیت آمیز کار قالیباف در شرایط سخت، محسوب می شود. در انتخابات
ریاست جمهوری ۱۳۸۴، در حدود چهار و نیم میلیون ایرانی، به فرماندهی ناجایی
که هیچ سابقه سیاسی دیگری نداشت؛ آری گفتند. قالیباف در آن انتخابات، بدون
هیچ پشتوانه سیاسی و تنها با یک ماه کار انتخاباتی، در مبارزه با بزرگان
دنیای سیاست سربلند بیرون آمد و رأی بالای مردم به او نشان داد، که در کسوت
مدیریت یک نهاد انتظامی توانسته است؛ نظر مثبت افکار عمومی را به سوی خود
جلب کند. و این هنر یک مدیر است.
مدیریت در عرصه های سیاسی و حتی فرهنگی و هنری، طبیعی است که به دلایلی
زیاد می تواند بیشتر مورد توجه مردم قرار گیرد و کمتر اسباب نارضایتی مردم
را فراهم کند. اما مدیریت انتظامی و کسب مدال افتخار رضایت مردم، هنری بود،
که کمتر مدیری در ایران توان آن را دارد.
۳-جدول کاری
جدول کاری و پیگیر مرتب و منظم این جدول، نیز از نمودهای دیگر عملگرایی قالیباف محسوب می شود.
قالیباف خود در این خصوص می گوید: «در اتاق کاری من مهمترین جدولی که وجود دارد، جدول توسعه حمل و نقل عمومی در شهر است؛ بر اساس این جدول که اساس حرکت ما در شهرداری تهران است، اگر اعتبارات مصوب و قانونی مترو در سال ۹۰ پرداخت می شد، ما می توانستیم در سال ۹۰ به جای ۲ میلیون جابه جایی، روزانه شاهد ۴/۵ میلیون جابه جایی با مترو باشیم.»
۴-دوری از شعار و شعارگرایی
صدمه ای که انقلاب از فاصله بین شعار تا عمل می خورد، کمتر از صدمه ای که از فاصله ی بین غنی و فقیر و شمال و جنوب می خورد، نیست. هستند، بودند و خواهند بود، کسانی که به سخن انقلابی هستنند و در عمل خیر. کسانی که با لاف انقلابی بودن و سردادن شعار انقلابی بر سرنوشتها حاکم شدند، ولی در شان ولی نعمتان انقلاب که همان مردمند، ظاهر نشدند. در هر فرصتی گوشهای مردم را لبریز از مدح و سنای انقلاب و تعریف و تمجید این حماسه ی جاودان کردند و چشمان آنها را در انتظار یک عمل و حرکت انقلابی گذاشتند.
اما به تعبیر قالیباف، امروز در جامعه ای که نهادهای مختلف فرهنگی و دینی مسئول در ظل سایه ی قوانین منتج از ارزشهای دینی مشغول انجام وظیفه اند، انقلابی ترین مسئول و مدیر کسی است که با عمل، کارآمدی نظام برآمده از بطن انقلاب را اثبات کند نه با حرف و شعار و استدلال. چرا که روح و روان مردمی که با نام دین در صحنه حاضر شدند و ماندند، تشنه ی چشیدن میوه ی مجاهدت و عمل به آرمانهای اصیل انقلاب است.
۵-افتتاح بسیاری از طرحهای به جای مانده از گذشته
اهتمام قالیباف در دوران تصدی بر بلدیه تهران نه تنها موجب ساخت و تکمیل پروژه های مورد نظر او شد، بلکه بسیاری از طرحها و پروژه هایی نیز که از گذشته با وجود صرف وقت طولانی به بهره برداری نرسیده بود نیز در این دوران شدت گرفت و به بهره برداری و تکمیل نهایی رسید.
سه پروژه برج میلاد، میدان رسالت و میدان کلاهدوز از جمله پروژههایی بوده است که زمان اجرای آنها بسیار طولانی شده بود، اما با هدایت تیم تحت امر قالیباف به بهره برداری رسید.
قالیباف خود در خصوص تاخیر در اجرای یکی این طرحها می گوید: «۱۸ سال پیش به عنوان شهروند منطقه رسالت برای عبور و مرور مشکل داشتم و از همان زمان میگفتند که قرار است برای این میدان کاری انجام شود. فکر نمیکردم که روزی خودم این زیرگذر را در میدان رسالت افتتاح کنم و امیدوارم که دیگر شاهد چنین تاخیرهایی در پروژهها نباشیم. به مردم قول داده بودیم که هیچ پروژهای در شهر نیمه تمام و بلاتکلیف باقی نماند و امروز در شهر تهران پروژهها با چند شیفت کاری در حال انجام هستند.»
۶- قاطعیت در برخورد با خوش خدمتان
قاطعیت دکتر قالیباف در برخورد با خوش خدمتان را می توان یکی دیگر از جنبه های بارز مدیریت عملگرایانه او نام برد.
در این زمینه البته روایت های زیادی از مصادیق برخورد با خوش خدمتان وجود دارد، که به اختصار به ۲ ماجرا در این زمینه اشاره می کنیم:
ماجرای اول به برخورد قاطع قالیباف با یکی از
پیمانکاران خوش خدمت شهرداری تهران در برف روبی معابر تهران برمی گردد.
شنیدن این این ماجرا از زبان شخص قالیباف خالی از لطف نیست: “شب بود، حدود
ساعت ۱۱به خانه آمدم، خسته و همچنان نگران. تا ساعت ۱۰
شب در جلسات فوریت دار برای برف بودم. از بعدازظهر برف سنگین شروع شده بود
و همچنان می بارید. تمام شب با بچه های شهرداری در تماس بودم که مبادا راه
ها بسته شود و صبح ترافیک سنگین مردم را کلافه کند. صبح بعد از نماز، از
مسجد برای بازدید خیابان ها رفتم. اول منطقه ۲ که برف سنگین تر بود و بعد هم ۱ ، ۴
و … بعد از دیدن خیابان ها از نزدیک خیالم راحت شد و خستگی ام، کمی فروکش
کرد. تا شب پیگیر بقیه کارها شدم. شب باز هم هنگام بازگشت به خانه وضعیت
خیابان ها رازیر نظر داشتم. بعد از خیابان های اصلی به پیمانکاران سپرده
شده بود که کوچه ها را برف روبی کنند تا پیاده ها وسواره ها راحت تر تردد
کنند. کوچه ها را که نگاه کردم برای جلوگیری از سر خوردگی برف ها جمع و
میان کوچه شن پاشی شده بود. به خانه که رسیدم خیلی تعجب
کردم، در کوچه هیچ برفی نبود! یادم آمد وقتی که می رفتم کوچه پر از برف
بود. در خانه خبر دار شدم که اکیپ برف روبی این منطقه آمده و برف ها را جمع
کردند، بار کردند، بردند! از این کار خستگی در تنم ماند. فردای آن روزبعد از پیدا کردن پیمانکار، ۱۰
میلیون تومان جریمه اش کردم تا بدانند کوچه شهروندان مثل کوچه شهردار باید
در اولین ساعات صبح برفی به بهترین شکل تمیز شده باشد.برف شهروند درجه ۱ و ۲ نمی شناسد، شهر و شهرداری هم شهروند درجه ۱ و ۲ نمی شناسد”.
-ماجرای دیگر برخورد قاطع دکتر قالیباف با خوش خدمتان به ماجرای افتتاح ایستگاه متروی کهریزک برمی گردد.
وی که برای افتتاح ایستگاه مترو کهریزک در این منطقه حضور
یافته بود، پس از مشاهده بنرهای افتتاح ایستگاه که در آنها از تصویر شهردار
تهران استفاده شده بود، ضمن دستور جمع آوری این بنرها تاکید کرد؛ که مدیر
عامل سازمان بهشت زهرا (س) باید شخصا هزینه این تبلیغات بی دلیل را تا ریال آخر پرداخت کند.
شهردار تهران در آغاز سخنرانی خود در مراسم افتتاح ایستگاه مترو کهریزک با
اشاره به اینکه در حین آمدن به محل افتتاح متوجه شدم مدیرعامل محترم بهشت
زهرا(س) در برخی نقاط بنرهایی نصب کرده اند، که عکس بنده روی آن هاست ، چون
ایشان را براداری متدین و انقلابی می دانم و این پول متعلق به بیت المال
است و ایشان هم اخلاق مرا از قدیم می دانند و می شناسند ، چون
این کار را کرده اند جریمه شان می کنم، که این بنرها را جمع کرده و هزینه
آن ها را هم از جیبشان تا ریال آخر پرداخت کنند تا از این به بعد از این
نوع اقدام ها صورت نگیرد.
به طورکلی، دکتر قالیباف با این اقدامات نشان داده است، که به جای
افزایش هزینه های جاری، با اقدامات عملی و در خور شان ملت ایران، می بایست
شعار تحقق کارآمدی دین در اداره جامعه را محقق و هر حرکتی که ذره ای آسیب
به روحیه و عزم جهادی کشور وارد می رساند را با عزم و اراده ای جدی کنترل
نمود.
باشد تا این اقدامات عملگرایانه قالیباف، نوید بخش آغاز فضای پیشرفت و عدالت، در سراسر کشور باشد.
با سلام
خاطره ای از یک نوجوانی که در سال 84 برای دکتر قالیباف تبلیغ می کرد
منتظرتونم با نظرات زیبا